18

یک زن قلب زندگی است . او مادر ، زن ، همسر ،کارمند و خانه دار است . می تواند خود را شااااااد شاد نگه دارد و یا غمگین ! می تواند قوی باشه یا نه ! همدم و یار خود و دیگران باشه ، مهربان و صبور باشه ، خوش اخلاق باشه و ....

و یا نه می تونه مایه دق یک مرد باشه ، مادری نکند ، ظالم و بدجنس باشه ، کنایه بزنه ، حسد بورزد ، کینه به دل بگیره و .....یک کلام جنسش خراب باشه

آیا روزگار و سختیها و خوشیهاش مسبب اینه که یک زن چطور آدمی بشه ؟! یا خودٍ خودش ؟!

نمی دونم

این روزها حس رضایت از زندگیم رو ندارم با اینکه میدونم خیلی ها حسرت زندگی من رو می خورند! خیلی ها می خواهند که خوشی ما رو خراب کنند ! یا به اصطلاح عام چشم ندیدن زندگی ما رو دارند..... اما من خسته ام نمی دونم چرا ، از چی ، از کی ،.... ولی ناشادم و ناراضی

فقط دخترمه که میتونه من رو به زندگی امیدوار کند و باعث شه بازهم تلاش کنم ، آشپزی کنم ، نظافت کنم و باهاش بازی کنم ......

به دنیا اومدن فرزند مثل همه خوشی های دیگر زندگی با خودش سختی و استرس و صد البته مسئولیت بیشتر می اورد .مهم این است که زن و شوهر که حالا مادر و پدر هستند بتوانند از پس این مسئولیت بر بیایند .

این وسطا انگاری ما یه جاهایی لنگ زدیم و می زنیم و انگار این لنگ زدن مال قبل از به دنیا اومدن دخترک هم بوده که الان به اوج خودش رسیده ...

پیش مشاور رفتیم ، تصمیم گرفتیم که خوب شیم ولیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی انگار یه چیز دیگه ای نیاز داریم یا شاید منم که به چیز دیگه ای نیاز دارم ، منم که باید تغییر رویه بدهم ، منم که باید روی زندگیم فکر کنم و این دعواهای لعنتی رو کم کنم ..... خیلی خسته ام اینقدر خسته ام که دلم میخواد بشینم یک دل سیر گریه سر بدهم ولی یک نفس عمیق میکشم چون میدونم گریه هم دوای درد من نیست ...من خودم باید خودم رو شاد کنم ولی نمیدونم چطووووور و چگونهههههه .چند هفته ای است اینقدر فکرم دچار افکار متفاوته که وقتی میخوام جمع و جورش کنم نمی تونم ، نمی دونم چی رو از کجا و کی شروع کنم ! شاید همون چه چیزی رو هم نمی دونم .... سردرگم و بی هدف شدم ....

تربیت دخترم در اولویت همه کارهاست .بازی و تغذیه اش ... اما گاهی اعتماد به نفسم هم تو این کار پایین میاد و میگم که من مادر خوبی نیستم.من نمیتوانم....

گیجم گیج .... منگ ....

الان هم فقط می نویسم که سبک شم ولی انگار که بیشتر گیج و سردرگمم

نظرات 1 + ارسال نظر
معرفی کتاب سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 11:10 http://ostorlabasrar.blogsky.com/

سلام علیکم

کتاب حرکت را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنم :

http://www.einsad.ir/Main.php?pid=books_ostad_form&id=47&start=11&tedad=10&ftitle=&fid=

در مورد فرزندتان نوشتید خداوند حفظشان کند

آیت الله مجتبی تهرانی:
من نسبت به هر پنج بچه ای که دارم روزانه در پنج نمازی که در شبانه روز میخواندم ۴ دعا میکردم. میگفتم خدایا سالم باشد صالح باشد خوش روزی باشد خوش قدم باشد. با این ۴ دعا دنیا و آخرت را با هم جمع کرده بودم. ضرر هم نکردم. نه در دخترش نه در پسرش الحمدلله. خودم این کار را کردم.

--------------والعاقبه للمتقین----------------

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد